turk donyasi
زبان،تاریخ و فرهنگ مردم ترک
درباره وبلاگ


سلام به وبلاگ من خوش آمدید از اینکه به وبلاگ اینجانب سر میزنید خوشحالم. در ارائه و جمع آوری مطالب این وبلاگ سعی شده است مطالب مفید راجع به زبان ، فرهنگ و تاریخ مردم ترک از اکثر سایتها و وبلاگهای ایرانی و سایر کشورها به خصوص کشورهای ترک زبان دنیا استفاده شده است و در واقع گلچینی از مطالب سایت های مختلف است که در قالب یک وبلاگ جمع شده است. و سعی شده است با ارائه مطالب آموزش و همچنین لینک های مفید به یادگیران زبان ترکی کمکی کوچک کرده باشیم .خواهشمند است ما را از نظرات سازنده تان بی نصیب نفرمایید. ترکون دیلی تک سوگیلی ایستکلی دیل اولماز آیری دیله قاتسون بو اصیل دیل اصیل اولماز
نويسندگان
دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:, :: 17:31 :: نويسنده : داوود بدرزاده

نگاهي به فاجعه خوجالي؛

مسلمانان آذربايجان چگونه قتل عام شدند؟

 

جنگي كه در اوايل دهه 1990 ميان كشور مسلمان آذربايجان و مسيحيان ارمني روي داد، جنگ ميان اسلام و مسيحيت بود. آنان كه بر سرنوشت جوامع اسلامي اهميت مي دهند، نمي توانند نسبت به فاجعه تاريخي كه در منطقه خوجالي آذربايجان روي داد بي تفاوت باشند. اين قتل عام يك فاجعه اي بود كه دل هر انساني را به درد مي آورد...

سايت مسلمانان جهان؛ پس از به بن‌بست رسيدن مذاكرات و ميانجيگري‌ها، نيروهاي مسلح دو كشور و در كنار آنها نيروهاي داوطلب مردمي به جنگ تمام عيار با يكديگر پرداختند. قواي ارمني، بنا به دلايلي كه اشاره خواهد شد، با پيشرفت در جبهه‌هاي جنگ مواجه شده و بخش‌هايي از اراضي جمهوري آذربايجان را به تصرف خود در آوردند. در داخل جمهوري آذربايجان، جنگ در دو جبهه جريان داشت: جنگ خارجي با ارمنستان و جنگ داخلي براي كسب قدرت بين جبهه خلق و حزب روس‌گراي حاكم. به دليل اختلافات داخلي در آذربايجان، ارامنه در جبهه جنگ با پيشرفت‌هاي چشم‌گيري مواجه شدند. در جبهه «مارتوني» نيروهاي ارمني در اواخر نوامبر 1991 بر «خوجاوند»، يكي از روستاهاي اطراف مارتوني كه محل استقرار توپ‌هاي آذربايجان بود، دست يافتند و چندي بعد نيز در 2 دسامبر، «كورك‌جان»، يكي ديگر از نقاط استراتژيك اطراف خان‌كندي را گرفتند. چندي بعد نيز ارتفاعات «جانيلو» را كه بر خان‌كندي اشراف داشت، اشغال كردند. در پي اين اشغال حدود 800 نفر از اهالي اين منطقه مجبور به ترك خانه شدند. در جبهه «عسگران» نيز جنگ به نفع نيروهاي ارمني ادامه داشت و پاره‌اي از روستاهاي منطقه به دست ارامنه افتاد.[1] با آغاز سال جديد حملات همچنان ادامه يافت و در ژانويه 1992 نيروهاي مسلح ارمني با حمايت لشكر 366 پياده نظام روسيه، اشغال آخرين منطقه مسكوني آذربايجاني‌ها در قره‌باغ را كه منطقه در محاصره كامل قرار گرفته بود، آغاز كردند. به دنبال ادامه درگيري‌ها، در 30 و 31 ژانويه دومين اجلاس شوراي كنفرانس امنيت و همكاري اروپا در شهر پراگ برگزار شد. در اين جلسه، آذربايجان و ارمنستان به عضويت اين كنفرانس درآمدند و تصميم گرفته شد تا يك هيئت گزارش دهنده به محل مناقشه اعزام گردد. از 12 تا 18 فوريه اولين بازديد هيئت گزارش دهنده كنفرانس امنيت و همكاري اروپا از منطقه صورت گرفت.

«خوجالي»[2]، شهر استراتژيكي سر راه آغ‌دام، شوشا، خان‌كندي و عسگران كه از اهميت خاصي برخوردار است، از پاييز سال 1991 كه نيروهاي روسيه از قره‌باغ عقب‌نشيني كردند، به تدريج در محاصره قرار گرفت. در جاده آسفالتي كه از اراضي عسگران مي‏گذشت، خندق‏هاي بزرگ كنده و برخي اراضي را مين‏گذاري كرده بودند. راه شوشا- خوجالي نيز به همين نحو مسدود شده بود. سيم‏هاي ارتباطي برق قطع و آب و گاز مصرفي مردم متناوباً مختل مي‏شد. از ماه نوامبر 1991 تمامي راه‏هاي ارتباطي به خوجالي مسدود شده و تنها از طريق هلي‌كوپتر به مردم شهر كمك‏رساني مي‏شد. از ماه نوامبر 1991 تا فورية 1992 به 7 هلي‌كوپتري كه در مسير عسگران يا شوشا به خوجالي در پرواز بودند، تيراندازي شده بود. از اواخر ژانوية 1992 و همزمان با سقوط هلي‌كوپتري كه به مرگ 40 نفر انجاميد، پرواز هليكوپترها به خوجالي محدود شد.

از اوايل فوريه در حالي كه نبردهاي پراكنده در «مارداكرت» و «مارتوني» ادامه داشت و خان‏كندي نيز كماكان تحت آتش توپخانه و موشك‌انداز قرار داشت، تمركز نيروهاي تازه‌نفس آذربايجاني در آغ‌دام آغاز شد. علاوه بر اين، گزارش‏هايي از تمركز نيرو در مرزهاي شمالي قره‏باغ و همچنين شوشا و «مالي بيگلي» نيز واصل شد. يكي از جرايد اين تدارك نظامي آذربايجان را اقدامي در جهت كسب كنترل منطقه پيش از شروع مذاكرات صلح مسكو در ماه آتي تعبير كرد. حملات قوي آذربايجان در دو جبهة عسگران و مارداكرت (بويژه روستاي «خرامورت») آغاز شد. در حالي كه نبرد در اين جبهه‏ها ادامه داشت، نيروهاي ارمني بر پاره‏اي از روستاهاي اطراف خان‏كندي كه محل تمركز قواي آذربايجان بود، يورش آوردند. نخست «خايبالي‏كند» و «قوشچولار» در شمال خان‏كندي در 10 فوريه سقوط كردند و فرداي آن روز نيز پس از يك هفته زد و خورد، روستاي «مالي بيگلي» كه از لحاظ اِشراف بر راه خان‏كندي اهميت اساسي داشت، به دست نيروهاي ارمني افتاد و كاملاً تخريب شد. با رسيدن اين خبر به خوجالي، زنان و كودكان شهر رو به كوه‏ها نهاده و به طرف روستاي «گلابلي» (gülablı) در آغ‌دام گريختند. ارمنيان نيز راه را بر آنان بسته و آنها را به گلوله بستند. تعدادي از آوارگان كه نجات يافته بودند، بعد از نيمه شب به «گلابلي» رسيدند. در همين زمان حملات نيروهاي ارمني به خوجالي آغاز شد. شهر در معرض سقوط قرار داشت. مقامات محلي به ويژه «ائلمان محمداف» رئيس شوراي اجرايي خوجالي، تلاش‏هاي گسترده‌اي را براي شكستن محاصرة خوجالي انجام دادند ولي اين تلاش‌ها به شكست انجاميد.

آخرين هلي‌كوپتر آذربايجاني روز 13 فوريه وارد خوجالي شد. طي روزهاي بعد، محمداف طي تماس‏هاي تلفني مكرر با آغ‌دام و باكو، درخواست كمك كرد. روز 17 فوريه براي بررسي وضعيت نظامي منطقه، جلسه‏اي در شهر آغ‌دام، مركز فرماندهي نيروهاي آذربايجان در قره‏باغ تشكيل شد. در همان شب خوجالي مورد اصابت موشك‏هاي ارمني قرار گرفت. با تشديد حملات ارمنيان، در روز 24 فوريه، محمداف به آغ‏دام اطلاع داد كه ارمنيان قصد دارند تلافي حادثة سومقاييت را در خوجالي درآورند. او درخواست كرد كه براي خروج زنان و كودكان از شهر، هلي‌كوپتر فرستاده شود. اين درخواست نيز مانند درخواست‏هاي ديگر بي‏جواب ماند. طي شب 25 و 26 فوريه 1992، نيروهاي مسلح ارمني با حمايت توپخانه و تجهيزات سنگين نظامي و سربازان لشكر پياده- موتوريزه 366 شوروي سابق، خوجالي را اشغال كردند. در اين حمله از پيشرفته‌ترين سلاح‌هاي موجود استفاده شده بود. در حاليكه نه در گروه‌هاي مسلح فعال در قره‌باغ و نه در ارتش‌هاي ارمنستان و آذربايجان سلاح‌هاي اين‌چنين وجود داشت. روسيه اين بار نيز شركت نيروهاي خود در حملات را تكذيب نمود ولي دو نفر از نيروهاي روسي شركت كننده در اين قتل‌عام كه به آذربايجان پناهنده شده بودند در يك نشست مطبوعاتي ضمن تاييد شركت نيروهاي روسي در اين حمله، اعتراف نمودند كه براي شركت در جنگ مسيحيان عليه آذربايجاني‌هاي مسلمان تحريك شده‌اند. در نتيجه اين حمله، تا ساعت پنج صبح روز 26 فوريه تمام شهر در آتش مي‌سوخت.[3]

جمعيتي در حدود 2500 نفر به اميد يافتن راهي به سوي آغ‌دام، مجبور به ترك خانه‌هايشان شدند اما به دليل بسته بودن تمام راه‌هاي شهر و محاصره آن توسط نيروهاي ارمني، فرصت فرار نيافته و در آتش سنگين نيروهاي مهاجم قرار گرفتند. اين حمله وحشيانه باعث كشته شدن 613 نفر آذربايجاني از جمله 63 كودك و 106 زن و زخمي شدن 487 نفر از ساكنين شد و شهر به اشغال نيروهاي ارمني درآمد. 1275 نفر از سكنه اعم از پيرمرد، پيرزن، كودك و زن به اسارت درآمده و مورد شكنجه قرار گرفتند. سرنوشت 150 نفر نامشخص مانده است. تعداد بسياري نيز كه براي نجات خود از شهر فرار كرده بودند، گرفتار سرماي شديد شده و نتوانستند خود را به منطقه امني برسانند و در اثر سرما و گرسنگي كشته شدند. گروهي از مردم شهر موفق شدند از محاصرة ارمنيان درآمده و از راه كوهستان (تنگة عسگران) به طرف روستاي «شللي» در آغ‌دام بگريزند. راه آنان از نزديكي روستاي ارمني‌نشين «نخجواني» مي‌گذشت. در نتيجه پناهندگان غيرنظامي زير آتش نيروهاي نظامي قرار گرفتند و صدها آذربايجاني بي‏پناه كشته شدند. گلوله‌هايي كه از پشت به بدن و پاهاي اين افراد اصابت كرده بود، نمايانگر اين بود كه آنان در حال فرار گلوله‌باران شده‏اند.[4]

كشتار غيرنظاميان در خوجالي به قدري تكان دهنده بود كه به گفتة «رودي پاتريك» گزارشگر تلويزيون انگليس، اين قتل‏‌عام را بايد از اسفناك‌ترين رويدادهاي تاريخ بشر دانست. «احمد مسرت» خبرنگار شبكة 5 تلويزيون فرانسه نيز از كنده شدن پوست سر و بريده شدن انگشتان عدّه‏اي از قربانيان گزارش داد.[5] پس از وقوع «قتل عام خوجالي» و شركت نيروهاي باقيمانده از شوروي در اشغال اين شهر، پرسنل لشكر 366 پياده از خان‌كندي عقب‌نشيني كرد كه در نتيجه اين عقب‌نشيني، 25 عدد تانك، 87 دستگاه نفربر زرهي سبك، 28 دستگاه خودروي جنگي و 45 عرّاده توپ به طور غيرقانوني به ارمنستان منتقل شد. با سقوط خوجالي و قتل عام ساكنانش، مخالفان آياز مطلب‌اف، پس از چند روز اعتصاب و تظاهرات، وي را در 6 مارس 1992 مجبور به استعفا كرده و شورايي مركب از «حسن حسن‌اف» با «رحيم قاضي‌اف»، وزير دفاع؛ «حيدر علي‌اف»، صدر شوراي عالي نخجوان؛ «ابوالفضل ائلچي‌بيگ» و «اعتبار محمداف»، هر دو از جبهه خلق، تحت سرپرستي «يعقوب محمداف»، سخنگوي شوراي عالي آذربايجان اداره امور را در دست گرفت. از نقطه نظر مناسبات خارجي نيز، پس از واقعه خوجالي، قدرت‌هاي جهاني و منطقه‌اي نقش مشخص‌تري در تحولات منطقه ايفا كردند. هر يك از قدرت‌ها با توجه به منافع خود شروع به دخالت در مناقشه نموده، آن را تبديل به مناقشه‌اي بين‌المللي نمودند.[6]

 

[1]- كاوه بيات، بحران قره‌باغ، (تهران: نشر پروين، 1372)، صص 94- 90.

[2]- اين شهر با 7 هزار جمعيت در 10 كيلومتري خان‏كندي قرار گرفته بود.

[3]- پرويز زارع شاهمرسي، «فاجعه خوجالي»، سايت اينترنتي آذيول، 21 آذر 1387،

، 1 خرداد 1388.

[4]- «به ياد خوجالي»، ويژه‏نامه نشريه دانشجويي اينام دانشگاه شهيد رجايي تهران، شماره 11، اسفند 1386، صص 8- 1.

[5]- "Elman Məhəmmədov`la Danışıq", Odlar yurdu, Bakı, No.5- 6, 20 February 1993, p 21.

[6]- كاوه بيات، پيشين، صص100- 99.

 

صفحه قبل 1 صفحه بعد
موضوعات
پيوندها