turk donyasi
زبان،تاریخ و فرهنگ مردم ترک
درباره وبلاگ


سلام به وبلاگ من خوش آمدید از اینکه به وبلاگ اینجانب سر میزنید خوشحالم. در ارائه و جمع آوری مطالب این وبلاگ سعی شده است مطالب مفید راجع به زبان ، فرهنگ و تاریخ مردم ترک از اکثر سایتها و وبلاگهای ایرانی و سایر کشورها به خصوص کشورهای ترک زبان دنیا استفاده شده است و در واقع گلچینی از مطالب سایت های مختلف است که در قالب یک وبلاگ جمع شده است. و سعی شده است با ارائه مطالب آموزش و همچنین لینک های مفید به یادگیران زبان ترکی کمکی کوچک کرده باشیم .خواهشمند است ما را از نظرات سازنده تان بی نصیب نفرمایید. ترکون دیلی تک سوگیلی ایستکلی دیل اولماز آیری دیله قاتسون بو اصیل دیل اصیل اولماز
نويسندگان
شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 18:8 :: نويسنده : داوود بدرزاده

واژگان نظامي در زبان توركي
آتش تهيه- آشيرما آتش (آتش بازدارنده).  
آتش هجومي- آخين اوْد.
آتشباري- يايليم آتيش. (شليك همزمان و سنگين تعداد زيادي سلاح).
آجودان- سوباي. آغا ياماغي (افسري كه در خدمت افسر بالاتر باشد).
آدميرال- دنيزبيگي (درياسالار).
آرايش نظامي - دوْناما. ياسانيش.
آزاد- اؤلوشگه. آچيل (فرمان نظامي).
آمادگاه- قورانقا.
آمادگي نظامي- سفربرليك.
آماده باش- دوْناتيش. دوْلونلوق.
ادارة سر فرماندهي ارتش- آغا قاپوسي.
ارتش- آرتيش. اوْردو. قوْشون.
ارتش سرخ - قيزيل اوْردو.
ارتش مردمي- قارا چئري. قارا چوْر. قارا قوْشون.
ارتشبد- اوْردو بيگي. آرتيشباي. سوباي. باش قوماندان.
ارتشتار- اوْردوچو. آرتيشچي.
ارتشي- اوْردوچو. سوْخوشلوق. سولوك.
اردوگاه- قيتيل. قوران.
از جلو نظام- قاباقدان دوزلن (فرمان نظامي).
از نو- باشدان (فرمان نظامي).
استوار- سوباي. سيراباشي.
اسكادران- باغاتور.
اسلحه- قوْر.
اسلحه خانه- قوْرخانا. توفكليك.
اسلحه دار- قوْرچو.
اسلحه ساز- ياراقچي.
اسلحه سازي- قورال ياساش.
اشغال نظامي- باسقين.
اطلاعات ارتش - قارا قولاق.
افسر- قوْل باشي.سوباي.
افسر ارشد- اوست سوباي.
افسر جزء- آلت سوباي.
افسر مسئول اسلحه خانه- قوْربيگي. قوْرچوباشي.
افسري كه از درجه سربازي بالا آمده و دانشكدة افسري نديده است- آلايلي سوباي.



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 صفحه بعد
موضوعات
پيوندها